نویسنده : امیر محمد این مطلب با این آدرس در سایت زاهدانه لینک شده است .
حضرت امام خامنه ای : به هیچ وجه انتقاد کردن را مخالفت و ضدیت نمیدانیم اما انتقاد باید در چارچوب اصول باشد و - اگر این باشد- این اصلاً یک مخالفت مضری نیست. چارچوب اصول ، اصول انقلاب است . اصول انقلاب هم سلیقهای نیست .
در خیلی از موارد هنوز بین افراد و سطوح مختلف در جامعه مشخص و معلوم نیست که رسانه را به چه چیز تعبیر می کنند ، البته نه اینکه ندانند ، بلکه چارچوب درستی برایشان تعریف نشده است . جالب اینجاست که این تعریف برای اصحاب رسانه هم کاملاً مشخص نیست ، که اگر مشخص بود این توده رسانه ای کشور اینچنین دچار سردرگمی فکری و عملی در خصوص رسالت خطیرشان که همانا سوق دادن جامعه به سمت و سوی تعالی است ، نمی شد .
حتی نمی دانیم رسانه چیست !
یکی از مسائل مهمی که در مبحث رسانه شناسی مطرح است ، بحث شناخت اهداف رسانه و هویت رسانه است . شاید آن روزی که مارشال مک لوهان می گفت " رسانه همان پیام است " افراد زیادی به او و تفکرات می خندیدند ولی امروز به وضوح می بینیم که آن پیرمرد تورنتویی که بیشتر عمرش را صرف ارائه نظریات بکر ارتباطاتی کرد ، پر بیراه نگفته است . نکته مهم در اینجا این است که باید بدانیم رسانه ها و در حالت عام ، کلیه وسایل ارتباطی توسعه و امتداد پاره ای از قوای ذهنی آدمی هستند . مک لوهان در اینجا نظر جالب دیگری هم دارد ، اتو می گوید : انسانها به رسانه ها همانند یک رفتار عادی و روزمره در زندگی نگاه می کنند ، مثلاً مانند اینکه هر روز صبح که از خواب بیدار می شوند ، دست و صورت شان را می شویند و صبحانه میخورند و ... .
با توجه به ابعادی از رسانه که در بالا ذکر شد در این یادداشت قصد بر این است که عکس العمل رسانه به این امتداد ذهنی انسانها در قالب جامعه ایرانی و اسلامی خودمان بررسی شود .
ابعاد رسالت اسلامی رسانه
نکته ای که به شدت درجامعه رسانه ای ما باید مورد توجه قرار بگیرد بحث اخلاق در رسانه است . این مبحث اخلاق در رسانه از حلقه های مفقود شده جامعه ارتباطاتی ماست . در واقع باید بدانیم که رسانه ها در مفهوم عام شان که شامل ، رادیو ، تلوزیون ، روزنامه ، مجله ، سایتهای اینترنتی خبری و ... هستند ، از یک سو وظیفه شان انعکاس اخبار و وقایع و اتفاقات جامعه است و از سوی دیگر حرکت دادن جامعه به سوی رشد و تعالی ... خوب پس در اینجا با دو رویکرد مواجه شدیم . اگر خوب دقت کنید بعد اول این بحث ما مشخص شد و حال می توان بر روی آن صحبت بیشتری کرد .
یک مشکل بزرگی که پیش روی بحث اخلاقی و اسلامی کردن رسانه های ما وجود دارد همین اشکالی است که در بعد اول در بالا ذکر شد ( رسانه آیینه تمام نمای وقایع و اتفاقات جامعه است ) . سیستم رسانه ای ما به واسطه اینکه یک سیستم وارداتی است که حدود 150 سال قبل وارد فرهنگ ایران شده است ، متاسفانه تا کنون همانطور که بوده و طبق خواست و میل رسانه های غربی اداره شده . این معظل تا آنجا پیش رفته که حتی متون آموزشی ما هم تا همین حالا ترجمان آموزه های غربی در مبحث رسانه است . این بدان معنی نیست که ما خود را از علوم و فنون روز رسانه ای دنیا جدا و منفک کنیم ، بلکه منظور این است که در حالت کلی چارچوب اصول اخلاقی در جوامع غربی ، با جامعه ایرانی اسلامی ما متفاوت است .
به عنوان مثال الان در دانشکده های رسانه در دنیا یک شعار داریم که می گوید " خبری خوب است که منفی باشد " ... خوب شما به همین مسئله دقت کنید ، این بدان معنی است که در وحله اول دید رسانه به مسائل دید منفی است . این آموزشهای آکادمیکی که امروزه درانشکده های ما تدریس می شود خلأیی دارد به نام مبحث اخلاق در رسانه ، البته ناگفته نماند ، چه در غرب و چه در دروس آکادمیک خودمان این کرس درسی وجود دارد ، ولی منظور مان اخلاق و چهرچوب اخلاقی اسلامی است .
چارچوب اخلاق رسانه ای
در اینجا و برای حل این مشکل ابتدا لازم است که خود افرادی که در رسانه و در مفهوم عام آن خبر رسانی و خبرسازی ، فعالیت می کنند مقید به اصول اخلاقی و در اینجا به طور خاص اصول اخلاقی اسلامی باشند . خوب بازهم لازم است تاکید شود که منظور فقط اشخاص نیستند ، بلکه منظور هدف کلی رسانه است که همان " محتوا و پیام است " . یعنی باید در تولید محتوا که همان پیام است دقت شود . در دین مبین اسلام کم نداریم ملاکهای اخلاقی ، متاسفانه در این قسمت دو بخش " حوزه و دانشگاه " تا کنون ضعیف عمل کرده اند . شاید برایتان سئوال پیش بیاید چرا حوزه و دانشگاه ؟! خوب ببینید اصولا هدف اصلی ارائه بحث وحدت حوزه و دانشگاه ، یکی از وجوهش همین است . دانشگاه و قسمتهای آکادمیک آموزش رسانه ای هم متاسفانه طالب این رسانه اسلامی از حوزه نبودند ، حوزه هم که این نقص را در رسانه ها می دیده است ، خوب عمل نکرده برای رفع آن . البته خوشبختانه این سالهای اخیر حوزه محترم علیمه قم در صدد برآمده تا چارچوبی اسلامی برای اسلامی سازی رسانه ها به کمک دانشگاهیان تدوین کند که واقعاً جای تقدیر و تشکر دارد ، البته هرچند دیر شده ولی ماهی را هر وقت از آب بگیری تازه است .
از خودمان شروع کنیم
به طور کلی رسانه نقش تعیین کننده ای دارد و در درجه اول باید خود رسانه ها این اخلاق را رعایت کنند . خوب اینجا سوال پیش می آید که وقتی هنوز چارچوب تدوین شده ای نداریم ، چه چیز را رعایت کنند ؟! خوب ببینید در جواب این سوال باید گفت که درست از چارچوب تدوین شده و قانونمند نداریم ولی افقها و حریم های اخلاقی در اسلام در قسمت روابط بین اعضاء جامعه کم نداریم . مگر اصحاب رسانه جدای از جامعه هستند ؟ مگر رسانه یکی از وظایفش هدایت جامعه به سوی کمال نیست ؟ این همان نکته دومی است که در بند سوم ذکر کردیم . خود رسانه باید مقید به اخلاق باشد ، یعنی به نوعی هرجا بی اخلاقی دید با آن برخورد کند و رسالت خود را در حد کمال انجام دهد . اگر رسانه ای خوب باشد حس امیدواری و تلاش و خوشبینی به آینده را به جامعه القاء می کند و در عوض رسانه بد می تواند حس سوء ظن ، عدم اطمینان و نا امیدی را به جامعه تزریق کند .
پس با این اوصاف ما نیازمند مجموعه رسانه ای اسلامی و متدین هستیم که بتواند رسالت خود را به طور کامل انجام دهد . در معنای کلی همانطور که می دانید ، دین در سه بخش قابل تعریف است :
1- باورها و عقاید
2- احکام ( باید ها و نبایدهای دینی)
3- اخلاق
در خصوص بحث اخلاق باید گفت که اخلاق دو مورد قبلی اش را نیز تحت تاثیر خود دارد که البته این تاثیر متقابل است . یعنی اخلاق بعنوان یک خط قرمز برای فعالیت های رسانه ای باید مطرح باشد و این خط قرمز در دو بخش کلی معنا پیدا می کند ، یکی رعایت مصالح مذهبی و دیگری بحث رعایت مصالح ملی و امنیتی .
ساختار غلط رسانه ای کشور
متاسفانه ساختار رسانه ای ما امروزه درگیر مدرنیته شده اند ( در اینجا همه رسانه ها مد نظر نیستند ، بلکه ساختار کلی مورد نظر است ) و نقش مطابق با رسالت اسلامی خود را کمی فراموش کرده اند . بحثی که این روزها دامن گیر سازمان رسانه ای ماست ، این است که رسانه ها متاسفانه مورد سوء استفاده سیاسیون قرا گرفته اند و یا شاید سیاسیون مورد سوء استفاده رسانه ها !!! ببینید حتی همین بحث نقد ، متاسفانه عدم رعایت اصول نقد و نقادی هم عین بی اخلاقی در رسانه است . به طور کلی چون احزاب در کشور ما نه کارکردهای خود را دارند و نه جایگاه خود را ، متاسفانه این کارکردها به شکلی اشتباه بر دوش رسانه ها قرار داده شده است . یعنی ممکن است رسانه ای در جریان بیان مطالب ، منافع حزب و یا گروه سیاسی که به آن وابسته است در نظر بگیرد و این یعنی دخالت دادن عقاید و تفکرات شخصی ( که البته داشتن گرایش ها امری طبیعی است ولی دخالت دادن آن در امور رسانه ای غلط است ) به جای منافع ملی مردم . یعنی به نوعی این خوی ادبیات حزبی بر ادبیات رسانه ای حاکم شده است .
بحث اخلاق در سانه و اسلامی کردن آن ، به طور خاص در اهداف رسانه نمود پیدا می کند . همانطور که ذکر شد یکی از اهداف رسانه کمک به جهت کشف حقایق است ، اما از منظر اسلامی ، یعنی انجام این کار فقط در چارچوب اخلاق . در اینجا اگر اخلاق را صداقت بگیریم ، ضد اخلاق می شود دروغ پردازی . در حالت کلی برای خط قرمز رسانه در بخش اخلاقی سه قسمت را تعریف کرد :
1- رعایت حریم خصوصی
2- رعایت ارزشهای دین
3- رعایت منافع ملی .
روزهای سخت ، محک رسانه
بحث دیگری که در اینجا شاید مطرح شود این است که این رعایت و پایبندی به اخلاق می تواند در روزهای سخت مشخص شود . مثلاً همین فتنه سال 88 را یادمان هست هنوز . متاسفانه به همراه برخی از خواص و بزرگان ، بعضی از رسانه های ما نیز نتوانستند نمره قبولی را دریافت کنند . نباید رسانه های ما در این عدم پایبندی به اخلاق اسلامی ، به جایی برسند که مورد سوء استفاده دشمن قرار بگیرند ( البته در شکل خوبش و به دلیل کم توجهی و عدم اطلاع ) . به جایی نرسند که به دلیل عدم رعایت خلق اسلامی که همان پایبندی به قوانین اسلامی و انسانی است ، باعث ایجاد التهاب در جامعه گردند . نکند گرفتار این تفکر غلط شوند که می گوید چون رسانه زائیده تفکر غربی است نمی توان آن را اسلامی کرد .